شهیدخدایار احمدوند: رهبر را تنها نگذارید
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۲۵۸۴۵
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
«شهید»... همان ستاره خاکنشین همیشه بیدار شبهای خون و آتش که تا لمس شعلههای بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه؛
عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگیاش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند، حالا میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۴۰۴۸/ تبرک لحظاتمان با شهیدخدایار احمدوند
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
البته مپندارید شهیدان راه خدا مردهاند بلکه زنده به حیات ابدى شدند و نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود.
اى اسلامیان بخروشید و به رهبرى رهبر کبیر پرچم اسلام را در سرتاسر جهان برپا کنید.
شهادت دریچه آزادى من از دنیاست، شهادت منتهاى حرکت مسلمان است و شهادت آرزوى مشتاقان. اى انقلاب! سیراب شو از خون ما و به ایستادگیات ادامه بده.
جوانان مسلمان! همه شما مسئول هستید در برابر ملتهاى ستمدیده فلسطین و لبنان و عراق، پس برخیزید و بکوشید تا به یارى خداوند آنها را از زیر یوغ استعمار و چپاولگران نجات دهید.
اى مادران! مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیرى کنید که در محضر خداوند نمىتوانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را کرد.
از پدر و مادرم و همسرم و برادرانم و خواهرانم میخواهم براى من گریه نکنند چون شهادت آرزوى دیرینه من است، شما باید به مستضعفان بیشتر فکر کنید. اگر مى.خواستید گریه کنید براى امام حسین(ع) و یارانش گریه کنید.
سلام مرا به رهبر عزیزمان برسانید و بگوئید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد، با خداوند پیمان میبندم در تمام عاشوراها و کربلاها همراه حسین(ع) باشم و سنگر را خالى نکنم تا هنگامی که احکام اسلام به اجرا درآید.
از تمام ملت ایران مى خواهم که رهبر را تنها نگذارید.
پایان پیام/ ۸۹۰۰۱
منبع: فارس
کلیدواژه: ولایتمداری پرچم اسلام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۲۵۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روضه| آزار و اذیتهایی که بر امام صادق(ع) روا داشتند+صوت
امام صادق (علیه السلام) در سال ۱۴۸ قمری به دست عوامل منصور دوانقی مسموم شد و بر اثر آن، به شهادت رسید. درباره روز شهادت امام جعفرصادق علیهالسلام ۲ روایت ذکر شده است: روایت نخست دلالت دارد که آن حضرت در ۲۵ شوال به شهادت رسید و روایت دوم میگوید آن حضرت در نیمه رجب سال ۱۴۸ قمری به شهادت رسید اما نظر مشهور و معروف علمای شیعه روایت نخست است.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین مسعود عالی -استاد حوزه علمیه- با اشاره به اذیت و آزارهایی که بر امام صادق(ع) روا داشتند، اظهار کرد: امام را خیلی اذیت کردند، سن ایشان را تا ۷۱ سالگی نوشتند و کمترین نقل از سن ایشان ۶۵ سالگی است، به همین منظور به امام صادق(ع) شیخ الائمه میگفتند زیرا سن ایشان زیاد بود.
وی ادامه داد: امام صادق(ع) را چندین بار پشت مرکب دواندند. امام سنشان بالا بود اما آن نانجیب رعایت امام را نمیکرد. در همین شرایط حضرت چندین بار بر روی زمین نشست و گفت بزارید من نفس بگیرم.
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: همانطور که در روضهها شنیدید چندین مرتبه به خانه امام آتش پرتاب کردند که یکبار امام صادق(ع) وقتی به کمک همسایهها آتش را خاموش میکرد یک گوشهای نشست و گریه کرد.
حجتالاسلام والمسلمین عالی ابراز کرد: همه به سراغ امام آمدند و گفتند آقا دیگر تمام شد و شکر خدا به کسی همه لطمه وارد نشد دیگر گریه نکنید.
وی افزود: امام فرمودند «گریه من برای اینچیزا نیست، وقتی که خانه را آتش زدند، با وجود اینکه من و چند تا از همسایهها که مردها بودند، حضور داشتیم بچهها با دیدن این صحنه وحشت میکردند و به این طرف و آن طرف میرفتند، در حالی که من آرامشان میکردم.»
این استاد حوزه علمیه یادآور شد: امام در ادامه سخن خود یادآور شد که دراین لحظه یاد جدم اباعبدالله(ع) افتادم که عصر عاشورا بچههایش بودند اما هیچ مردی نبود جز امام سجاد(ع) که ایشان داخل خیمه بود و کسی نبود که بچهها را تسلی بدهد، گریهام برای این بود که آن روز بچهها چه کردند.
انتهای پیام